نامه و شعر عاشقانه و طنز جالب به زبان شیمی
متن جالب شیمی در قالب نامه و شعر عاشقانه از زبان و نگاه مفاهیم و موضوعات شیمی که به صورت نظم و نثری جالب سروده شده است را در ادامه از جم شیمی مطالعه کرده و لذت ببرید. در این شعر جالب شیمی سرگذشت جالب یک شخص عاشق با ذکر مفاهیم مختلف شیمی بیان می گردد.
عاشقی از رشته شیمی شبی
بود اندر حزن و اندوه و تبی
در غم محبوب جانش سوخته
دل در آتش داده و افروخته
در همین احوال آن نیکو سرشت
نامه ای از بهر معشوقش نوشت
سوز عشقت در دلم افکنده آه
در نمازم نیست جز تو قبله گاه
دیدمت یکباره سروم، بید شد
عشق آمد، جان من اکسید شد
تو سراپایت نمک، در فکر ناز
من ز عشقت گه اسیدی گاه باز
این چه می شد راه را پیدا کنی؟
وین دل اکسیده را احیا کنی؟
نقطه ذوب دلم در دست تو
یک بشر می ده که گردم مست تو
نامه را عاشق به دست پیک داد
چشم او در راه پاسخ ایستاد
منتظر شیدا و بی آرام و خواب
تا که آمد هفته دیگر جواب
ای که هستی مدعی بر عشق ما
همنوا با ما نمی باشی چرا؟
من که از خوبان دنیا سرترم
از گل و سرو و چمن زیباترم
با چو تو زشتی کجا همگن شوم
من فرشته، همدم یک جن شوم
بس درازی، گشته ای چون نردبان
اندکی مانده رسی تا آسمان
گرد خود پیچیده ای زنجیروار
وان دماغت همچو بورت شیردار
این چه رسم عاشقی و بندگی است؟
رک بگویم پاسخت شرمندگی است
ای خدا تیزاب سلطانی کجاست؟
راه حل این پریشانی کجاست؟
روح ما را از چه حیران میکنی؟
عاشقان را سیر از جان میکنی؟
جام بنزن چاره درد من است
راه حل عشق از غم مردن است
ارلنی بنزن در آن دم سرکشید
چشم خود بربست و روحش وارهید
آسمان عاشقان آبی تر است
چشم دلداران ز خون دل تر است
راهشان پر خارها و پر بهار
گامشان تا بی نهایت استوار
شاعر: ناشناس