شعر طنز شیمی دهم دبیرستان فصل سوم آب ، آهنگ زندگی

شعر طنز شیمی از فصل سوم شیمی دهم دبیرستان با موضوع آب ، آهنگ زندگی که مفاهیم و مطالب فصل 3 شیمی دهم را به صورت طنز و شعر گونه بیان شده است را در ادامه مطالعه نمایید.

آهنگِ زندگی را در فصل سه بجوییم
از آب و از خواصش با یکدگر بگوییم

آبیکه پُرنمودست،یَسار وهَم یَمیــــن را
دریا و رود و خاک و منابع زمیـــــن را

پویایی زمین هم حتما”زِ آب گردیــــد
هرجا که آب باشد،رخسار گل بخندید

آب است گرچه بسیار،امّاتمام شور است
دستِ بَشَرزِآبِ شیرین همیشه دور است

در بین مایعات این حلّالِ برترین است
کمتر به شکل خالص البته در زمین است

اثبات بر حضور یونها شود بخوبی
با جابجایـــــی یون،واکنش رسوبی

یونهای تک اتمی تنها زِ یک اتم هست
گردند چند اتمی ، پیوند اگر بهم بست

منفی اگرکه یون شد گیرد بنام، پسوند
“ید”است لیک دارد مستثنیات هرچند

چون یت و ات گیرد چند اتمی یقین شد
سولفات را که دیدی مثالی از همین شد

محلول، از دو جز است ،حلال وحل شونده
تشخیص اگر دهیدش بی شک شوید برنده

حلال و حل شونده نسبت به هم بسنجید
محلول اگر که خواهید جمعِ دو تا ببندید

“غلظت های مهمِّ ” محلول را بدانید
پی پی ام و مولار و درصدِ جرم بِـخوانید

در100 گرم زِ حلال دریک دمایِ معلوم
آنقدر حل نمایید تا “سیر” گشته مفهوم

میزانِ حل شونده وابسته بر” دما” است
تاثیرِکمترین در(اِن آ سی الِ) مـا است

در اغلبِ نمک ها تاثیر” مستقیم” است
برخی کم است امّا برخی بسی عظیم است

خواهید اگر بسازید محلول را “فراسیر”
باید دما به تدریج کاهش دهید و تغییر

مولکول که بردونوع است قطبیّ وغیرِقطبی
معروف اگر بگویم ، آب است و مثلِ چربی

قطبی ، میانِ میدان ، جهت گیری نماید
نیروی بین مولکول ، بی شک بسی فَزاید

نیرویِ آب ، چون بیش ، از انتظار ما شد
پیوندِ ویژه ای را ، با خود بداده لابُــــد

گشتاورِ دو قطبی در آب بس زیاد است
پیوندِ هیدروژنی ،مولکولهایش بدادست

در حالتِ یخ و آب پیوند برقـــرار است
وجودِ O ،N وF لازم واضطــــراراست

حلالِ غیرِ آبی خواهی اگر مثالــــــی
هگزان ونفت و بنزین ازترکیباتِ آلــی

قانونِ انحلال است، تعریفِ آن بدینسان
حل میکند شبیهی ،شبیهِ خود چه آسان

حل شدنِ الکل را “مولکولی اش” بگویید
“حل شدنِ یونی” را در نمک ها بجویید

هنگامیکه یک نمک ، درونِ آب بیایـــد
آب، یونهایِ نمک را ، آبپوشی اش نماید

نیرویِ یون دوقطبی طوری قوی میباشد
“بلورِ ” یک نمک را از یکدیگر می پاشد

در انحلالِ گازها ” فشار” هم موثّـــــر
“هِنری”بگفت :باشد بیش ازهمه مقصّر

رابطه با فشارش ،هم مستقیم بَنــا شد
این خاطرت بماند، برعکس ، با دما شد

گرانحلال،”یونی”شد ،محلول بُوَد رسانا
بر روشنیِّ یک لامپ ، حتما” بُوَد توانـا

نامِ ” الکترولیت ” اینگونه شد نمایــان
دستگاهِ عَصَبی هم ،کارایی اش فــراوان

هرسو نظر نمایی،بَس”ردِّ پایِ” آب است
کاهشِ مصرفِ آن حتما”عینِ صواب است

اُسمُز که درزِندگی بس دیده اید وباب است
معکوسِ آن برایِ شیرین کردنِ آب است

غِشا،در کارِ” اُسمُز” باشد “نیمه تَـــراوا”
یعنی عبورِ یونها ، آزاد نَشد زِ هر جــــا

پایانِ فصلِ سوّم پایانِ این کتـــاب است
فرصت غنیمتش دان،ایّام در شتاب است

“پیغمبری” تلاشت شد کارِ بس عظیمی
شوری دگرنمودی، برپا ،به شعر وشیمی

شاعر :اسماعیل پیغمبری کلات